اسم نوشته فاطمه
سایت ویواکس
خُرَّمْ آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم، وز پیِ جانان بروم
گر چه دانم که به جایی نَبَرد راهِ غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم
دلم از وحشتِ زندانِ سکندر بگرفت
رَخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده، شادان و غزلخوان بروم
به هواداریِ او، ذرهصفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهٔ خورشیدِ درخشان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبۀ آصفِ دوران بروم...
#حافظ